پیرمردهای کامبیز که مثل خود او از چند خط صاف و ساده درست شده اند همیشه رابطه دراماتیکی با چند درخت کهنسال و یک خورشید در حال غروب دارند. خورشیدی بزرگ و کاملاً گرد که توی زمینه سفید تصویر آنقدر خوش می نشیند که حقیقتاً نمی توان از آنجا حتی کمی جابه جایش کرد. دایره های شابلونی کامبیز که همیشه به سمت افق میل می کنند آنقدر خورشید هستند که جزو جدایی ناپذیر صفحه می شوند و به اندازه مساحتشان در تصویر، باری از دوش اثر بر می دارند. این خورشید و درختهای کهنسال هیچ وقت پیرمردهای کامبیز را تنها نمی گذارند و مهم تر اینکه هر از چند گاهی تلنگری هم به طراحش می زنند. بی جهت نیست که کامبیز از میان همه آثار نمایشگاه فوتبالش اثر بالا را بهترین می داند فقط به این دلیل که می گوید این خود اوست که آنجا پا به توپ شده است. نمی دانم خورشید زندگی کامبیز کجای صفحه سفید زندگیش قرار دارد اما صمیمانه و صادقانه برای دستهایی که پیغمبران سادگی و سفیدی یک انسان ناب هستند آرزوی سلامتی می کنم.
شاید عید امسال ، بهتاش به غیر از هدیه دادن یک سالنامه کامبیزی جور دیگری نمی توانست خوشحالم کند ، اما اصلاً دلم نمی خواهد صفحات سفید این سالنامه هر روز واژه بیماری را به یادم بیاورند. آخرین باری که دعا کرده ام را به یاد ندارم اما برای سلامتی "سالم ترین کاریکاتوریست ایران" دعا خواهم کرد. او یک دایره شابلونی بزرگ در وسط صفحه کاریکاتور ایران است.
زنده باشد!
پاسخحذفishalla salemo salamat bashe ...va hagh gofti ke mese karash sadeo ba safast
پاسخحذفبرای ناشناس در پاسخ به کامنتهای ایشان در پست قبلی:
پاسخحذفخودت بهتر می دانی که نوشتنهای ما منافعش را نه به ریال و دلار و دینار که به باتوم و چماق و خیلی بدتر از آنها می پردازند ، عجالتاً همان حق اضافه کاریهای قانونی ما را که به ریال بدهند از سرمان هم زیاد است برادر!
فلسفه ناشناس باقی ماندن غالباً این است که ناشناس به موقع بتواند فلنگ را ببندد و از دری دیگر برگردد و در حالی که با خونسردی توی چشم دیگران نگاه می کند ادای آدمهایی را دربیاورد که به هویتشان افتخار می کنند اما از آنجایی که کامنت به نام ناشناس زیاد می رسد و ممکن است بحث را منحرف کنند برای ایجاد یک حداقل هویت نام "لباس شخصی" را به شما پیشنهاد می کنم.
برگردیم سر موضوع اصلی: شما که رقم فروش فیلم مسعودتان را دلیلی بر مردم گرایی می پندارید بهتر است به مردم گرایی فیلم دیگری مثل کلاه قرمزی و پسرخاله یا فیلمهایی که احمد پور مخبر بازی می کند هم توجه کنید. موفقیت گیشه ای چنین آثاری به خیلی دلایل دیگر هم ارتباط دارد حتی اگر فیلمسازش بدیهیات فیلمسازی را هم مثل مسعود شما و احمد پور مخبر ما نداند. نکند فکر می کنید پیرنگ قدرتمند فیلمنامه یا دیالوگهای ضروری شخصیت هایی با کارکرد دراماتیک یا تعلیق هیچکاکی موجب فروشش شده؟ بگذارید حالا من نظرم را بگویم که این مردم فیلم را خریده اند چون کارگردان گاز معده اش را بد جایی خالی کرده! چون به ساختاری که خودش سالها پیش مقدسش ساخته حالا حمله کرده و عقده گشایی کرده است. چون مفاهیمی که سالها آنها را تبلیغ می کرده را حالا به بازی گرفته. درست به همین دلیل مارمولک هم داشت خوب پیش می رفت اما دستگاه نظارت جلوی فروش آن را گرفت تا امروز نتواند مثل شما پز "مردم گرایی" بدهد. همین طور آدم برفی همین طور علی سنتوری و .... اگر واقعاً مردم گرا هستید و به خواست مردم توجه دارید چرا وقتی همین مردم می ریختند توی سینماها که مارمولک را ببینند –آنهم با فیلمنامه ای به مراتب محکم تر و داستانی قوی از نظر ساختار و محتوا- چرا آن موقع به خواست مردم تن ندادید و مردم گرایی نکردید؟ با همه این اوصاف یک مسئله تلخ دیگر عملکرد اسفناک دستگاههای نظارتی ماست که با وجود لغو مجوز اکران ، مارمولک بازهم مردم گرایی اش را به رخ من و شما کشیده است. با وجود ممنوعیتهایی که تماشای مارمولک داشت و نسخه های بی کیفیتی که از فیلم موجود بود و خطراتی که ممکن بود نصیب بینندگان شود آیا شما کسی را می شناسید که این فیلم را ندیده باشد؟ با وجودی که همه مردم ایران این فیلم را دیدند – یعنی ماکزیمم بیننده ممکن- آیا شما اجازه دادید تا به ازای هر بیننده یک ریال به جیب تهیه کننده برسد که برای آن تهیه کننده روز از نو و روزی از نو شود؟ که مارمولک 2 و مارمولک 3 و مارمولک الی آخر ساخته شود؟ که مارمولک به خارج از مرزها برود زیر نویس و دوبله شود؟ که فرهنگ ما را صادر کند تا دنیا ما بهتر بشناسد؟ ناشناس عزیز تر از جان! به بازی گرفتن ساختارهایی که مردم را عقده ای کرده علت این فروش هاست . چیزی که مردم را به خنده وا داشته نه تخصص و استعداد که گاز معده حاجی است که به دست مسعود توی فضای مقدس 8 ساله پراکنده شده است! اگر اخراجیها مال شما و مارمولک مال ماست لازم است به یادت بیاورم که کارگردان مارمولک همان کمالی است که خیلی پیش از مسعود خنده را به جبهه ها برد اما در کمال احترام و انضباط با فیلمی که از نظر ساختار و محتوا و تکنیک غیر قابل مقایسه با کار مسعود شماست از این نظر کار مسعود حتی یک ابتکار هم محسوب نمی شود.
سلام احسان عزیز و نازنینم
پاسخحذفخیلی دلم واسه تو و بهتاش تنگ شده. راستش بعد از یکسال اومدم به وبلاگت سر بزنم که دیدم وبلاگ جدید راه انداختی. آخه نوشته بودی که میری مرخصی...هی سر می زدم می دیدم که نیستی. حالا خیلی خوشحالم بخدا.
خوشبختانه این آقای ده نمکی که قرار بود با داد و قال دو سال پیش سیمرغ بگیره و نگرفت و سال گذشته با کلی زد و بند و وامهای بلاعوضی که بابت خرید تجهیزات سینمایی گرفت و به پشتوانه ی تعدادی چهره ی سینمایی که برای امرار معاش اگر من هم جای اونها بودم شاید تن به این کار می دادم شماره 2 اخراجیها را ساخت و این آقای سردار ، شد کارگردان به قول خودشون مردمی. اما از اونجا که حقیقت ماندگار است و هیاهو و ظاهر مثل کف روی آب ، این کارگردان گنده! یک مجموعه ی تلویزیونی در ایام نوروز کار کرد که باز هم از لوده بازیهای عوامانه و بیش از حد دم دستی استفاده کرد که حتی عامی ترین مخاطبان هم ترجیح دادن تبلیغات کانالهای دیگه رو ببینن تا سریال ساخت ایشون رو.
به قول یکی از فرزانگان در مورد این شخص ، آقای ده نمکی شما با اخراجیها خواستی بگی که جبهه ،آدم لاتا رو هم آدم کرد اما من موندم که شما چی بودی که خودت ...نشدی.
این نظر شخصی منه و هیچ ربطی به صاحب این وبلاگ نداره.
ارادتمند احسان، بهتاش و دوستان عزیز بلاد شاپور
«ابوالفضل محترمی»
سلام
پاسخحذفخُب به نظر میرسه آقای نونِ اضافه خیلی عصبانین!
درباره هویت من، هر طور راحتی! به هر حال من با لباس شخصی میام بیرون و با لباس شخصی خودمو نشون میدم، مثل شما ها نیستم که با روسری و مانتو خودمو به این و اون نشون بدم! چی بود اسمش؟ آهان " مردان با حجاب"!
درباره منافعتون هم اگه یادت باشه خودتون شروع کردین! به من گفتین از گذاشتن کامنت منفعت کسب میکنی و من هم جواب دادم شما هم از نوشتن پست منفعت کسب میکنی! حالا اگه به دلار و دینار و یورو نمیگیری خوب حتما جناب شمس الواعظین شماها رو تو لیست قرار نداده! یه خورده بجنب پسر!
درباره ده نمکی و کمال تبریزی و ... خَب همه میدونن که جناب دهنمکی حالا حالا ها باید کار کنه تا به لحاظ فنی و حرفه ای به کمال تبریزی برسه! اصلا کی گفت ده نمکی بهتر از کمال تبریزی سینما رو میفهمه! من یه مثال زدم و گفتم چرا اینقدر از دهنمکی انتقاد میکنین در حالیکه فیلمش اینقدر فروش داشته! حالا شما میگین کلاه قرمزی هم فروش داشته، ولی چرا اینقدری که به دهنمکی میتازین سراغ ایرج طهماسب نمیرین؟ نه عشق برادر! شما مشکلتون اینه که یکی مثل دهنمکی با اخراجی ها اومده اون ذهنیتی که ارباباتون از جنگ درست کردن رو داره از بین میبره و اگر به قول شما داره گاز معده خالی میکنه، اون گاز رو تو فضای اصلاح طلبی و کمبلینشون داره خالی میکنه! من فکر میکنم مشکل شما با دهنمکی "چیز" دیگه ایه! ببینین دهنمکی 2 تا فیلم ساخته که فروش خیلی خوبی داشته! خب شما چرا ناراحتین؟ کارشو به لحاظ حرفه ای بلد نیست؟ خب خوشحال باشین که دهنمکی کارشو بلد نیست! داره ذهنیت مردم درباره جنگ رو درست میکنه؟ خب خیلی خوبه که! شما چرا ناراحتین؟ مردمی که میان اخراجی ها رو میبینن به خاطر تفاوتش با ذهنیتشون از جنگه؟ باز هم خیلی خوبه که! خوب جیگرم چرا ناراحتی؟ این وسط دهنمکی چه هیزم تری به شما و خدایگانتون فروخته؟ اگه شما واقعیت رو نمیگی من میگم! دهنمکی همون مسعودِ شلمچه و یالثاراتِ! درسته؟ حالا که کارای سینماییش رو مردم میبینن، پس حرفش رو اگه نگیم قبول دارن، حداقل میشنون! حالا این آقا مسعود اگه به اسم اخراجی ها از فضای جنگ بیاد بیرون و بیاد تو شهر، اون وقت میره سراغ چه سوژه هایی؟ معلومه دیگه! میاد سراغ امثال هاشمی و خاتمی و تیولشون دیگه!
درباره مارمولک هم که اگه اشتباه نکنم پخش شد و اگه مخالفتی هم صورت گرفته باشه وزارت ارشاد دولت خاتمی بوده! همون وزارت ارشادی که فیلم "به رنگ ارغوان" رو توقیف کرده بود!!
اینو هم بهت بگم که شما ها بیشتر از هر کس دیگه ای خط قرمز ها رو رد کردین! شما ها شدین غلامان و کنیزکان یک نوع نگاه سیاسی به فرهنگ ایرانی!
شاید باز هم حرف زدیم!
در پاسخ به ناشناس لباس شخصی:
پاسخحذفجانا سخن از زبان ما می گویی ، من هم از خدامه که این مسعود شما هی پشت سر هم فیلم بسازه و هی ویران کنه اون سازه هایی رو که خودشون پوشالین اما اسمشون آهنی! من با فیلمسازیش مشکلی ندارم حداقل حسنش رونق سینمای رکود زده مونه مشکل من اینه که این بنده خدا احساس می کنه امام زمان سینمای جهانه؛ تبدیل به یه قدیس شده فکر می کنه یه چیزی بلده ، مشکل من فیلمسازیش نیست مشکل من اینه که همونطور که مصونیت قضایی داره فکر می کنه مصونیت نقد هم داره! مشکل من اینه که یکی که میاد بگه بدیهیات قصه پردازی تو کارش رعایت نمیشه طوری رفتار می کنه که انگار کفر به امام زمان گفتیم ، مشکل اینجاست که منتقد رو کافر میدونه خودشو فیلمساز حرفه ای ؛ همین! در هر شرایط من وقتی یه فیلم ببینم حتی اگه بابام کارگردانش باشه به خودم حق میدم که به چشم نقد نگاش کنم و وقتی یکی که اینقد کاراش نقد پذیره و خودشو مصون میدونه به همین مقاومتش حمله می کنم. شما هم که ظاهراً موافقی این برادرمون اصول اولیه کارشو بلد نیست خب همینو از اول می گفتی که بات بحث نکنم . مطلبی که من در موردش نوشتم و کامنتی که تو جواب دادی رو یه بار دیگه بخون ، مسئله اینه که یه طوری جواب دادی که فکر کردم خدای نکرده جاییت سوخته خواستم خاموشش کنم. بخون ببین درست نمیگم؟
اینقدم تو کامنتات علامت تعجب نذار ، اغلبشون مثل اغلب شخصیتهای اخراجی ها فاقد کارکرد هستن. مرسی.
سلام جیگر
پاسخحذفپی پی شد بهت فکر کنم، نه؟
جا زدی اگه بیراه نرفته باشم!
برو از اول کامنت های خودم و خودت رو بخون تا ببینی که کی کجاش سوخته.
به هر حال اگه راست گفته باشی (که نگفتی) باید منتظر بقیه فیلم های دهنمکی باشیم تا ببنیم این دفه با چه بهانه ای میخواین ... به خودتون!
علامت های تعجب رو کم کردم. چرا از علائم تعجب بدت میاد؟ مگه چیکارت میکنن؟
چند بیت شعر هم میتقدیمم بهت:
تو بیچاره خیال خام داری
که از نو باز بیبنی شهریاری
چو محمود و چو مسعود ایستادند
بباید هیکلتان ریدمالی
نداری چاره ای ای جان جانان
بیا پیشم بخواب بر روی قالی
برو حالشو ببر فقط برای تو گفتم. حیف که وقت نداشتم والا بهتر میذاشتم
سلام دوباره
پاسخحذفراستی یادم رفت بهت بگم جیگر
روسری بنفش بهت میاد!
سوتینت رو هم عوض کن
ببین ، ناشناس بودن این مشکل رو ایجاد می کنه که من الآن نمی دونم این ناشناسی که این همه فحش و حرفهای نامربوط رو ردیف کرده تویی یا یکی دیگه. به هر حال هرکی که هستی حرفتو بزن چرا فحش می دی؟ چه چیزی مجبورت می کنه برای دفاع از خودت ازین کلمات استفاده کنی؟ با این وضعیت دیگه برای کامنتات جواب نمی نویسم.مرسی.
پاسخحذفای بابا اینها دنبال بحث کردن و نقد و رفع مشکل اند خطاب به فرد ناشناس یا لوده گری .این چه طرز صحبته؟!
پاسخحذفخطاب به ده نمکی, کسی که حاضر نیست نقد هم فکرهای خودش رو بپذیره و برای فرار از سوال افکار عمومی جامعه و منتقدین دنبال نقد منصفانه میگرده مگه میتونه یک جای کارش عیب نداشته باشه.رفتار بیمارگونه خودش رو نشون میده طرز کلام و بیان طرف و تحصیلات و بنیه علمیه و سابقه حداقل هنری و مابقی اش بی خیال ,این آقای ده نمکی چقدر است که اینقدر امکانات در اختیار ایشون قرار گرفته؟چرا آدمهایی مثل بهمن قبادی که 18 سال سابقه فیلم سازی دارن نمیتون از این رانت ها استفاده کنند؟چرا؟میتونین بگید منظور از خط قرمز یعنی چی؟اگر مسعود خان که شما میگی دسش رو باز بذارن میره دنبال آقایان هاشمی و ...درست.آیا کارگردان های دیگر و با سابقه تر از ایشون رو هم میزارن مسلما خیر.خوب کی حمایت می کنه این شخص رو؟مردم؟آیا در نظام تعریف شده ما این عمل عبور از خ قرمز نیست؟
تو خودت داری تو صحبت های خودت جواب سوالاتت رو هم می دی.می فهمی؟
خودت بهتر می دونی دوست عزیز و امیدوارم حداقل اگه ادعای جبهه و جنگ داری این معرفت رو هم داشته باشی با احترام حتی با مخالف خودت برخورد کنی.
از احسان عزیز هم بابت نقد خوبش و اخلاق و گفتار سنجیده اش حداقل از نظر خودم تشکر می کنم.
سلام
پاسخحذفنونِ اضافه حداقل یه خورده منصف باشین. ببینین کی اول شروع کرد به حرف های نامربوط زدن و فحش دادن!
متاسفانه مشکل شما اینه که تا "مثل خودتون" باهاتون برخورد میشه ژست انالحق میگیرین!
" ده نمکی گاز معده اش را بد جایی خالی کرده! چون به ساختاری که خودش سالها پیش مقدسش ساخته حالا حمله کرده و عقده گشایی کرده است. چون مفاهیمی که سالها آنها را تبلیغ می کرده را حالا به بازی گرفته." این جمله تون یعنی توهین به تمامی مفاهیم ارزشی دفاع مقدس! یهنی فحاشی به . . . (خودتون می دونین تو فرهنگ دفاع مقدس چه مفاهیمی داریم)
البته استدلالتون کاملا مسخره س ولی با این ابراز وجودتون با این استلال، با فحش و توهین همراه شده، متاسفانه.
"چیزی که مردم را به خنده وا داشته نه تخصص و استعداد که گاز معده حاجی است که به دست مسعود توی فضای مقدس 8 ساله پراکنده شده است!" این جمله تون هم که دیگه مشخصه و معلوم میکنه که چقدر به اداب سخت پایبندین!
"مسئله اینه که یه طوری جواب دادی که فکر کردم خدای نکرده جاییت سوخته خواستم خاموشش کنم."
خوب بله! این هم از توهین مستقیمتون به من!
نون اضافه عزیز، هم شما به من توهین کردین و هم من به شما.
حالا چرا ناز میکنی؟ میگی دیگه باهام حرف نمیزنی؟
احساس خوبی نسبت به شما دارم ولی نمی دونم چرا اینقدر پایبند به یه نوع تفکرید؟ آزاده باش برادر!