وقتی کارهایم برای دوسالانه هشتم با موضوع پول آماده شد قبل از این که آنها را داخل پاکت پستی بگذارم تصمیم گرفتم یک جلسه داوری به وسیله خودم و روی آثار خودم برگزار کنم. سه اثر مربوطه را روی میز گذاشتم و بر اساس آن معیارهایی که خودم گمان می کنم می توانند سنگ محکی برای تشخیص یک کار خوب از بد باشد ، به آنها دقت کردم. بگذارید در گفتن اینکه بخشی از معیارهای یک داور هنری همیشه سلیقه هست - و این یک امر پذیرفتنی هم هست - پیش دستی کنم اما نمی توان از یک سری معیار ثابت و روشن که بدون دانستن آنها صلاحیت داوری از یک هنرمند سلب می شود را نادیده گرفت. من به شخصه آثاری که درونمایه تلخ و روایتی خنده دار و گزنده دارند را در اولویت برتری های محتوایی قرار می دهم و آنها را به طنز واقعی نزدیکتر می بینم. بر همین اساس و با در نظر گرفتن سلیقه شخصی ، از میان سه اثر خودم اثر فوق را به عنوان کار بهتر – حتی در تمام دوران فعالیت هنری ام - انتخاب کردم ، زیرا موضوع تلخی را با قصه ای نیشدار نمایش داده است. ضمن احترام به نظر هیأت انتخاب آثار نمایشگاه دوسالانه هشتم خالی از لطف نیست که بگویم این اثر در اولین مرحله داوری از نظر ایشان مردود شد و دو اثر دیگر من به نمایشگاه راه یافت. جالبتر آن جاست که اثر سوم از نظر خودم که یک کار کمتر محتوایی و بیشتر کمیک بود علاوه بر حضور در نمایشگاه در کاتالوگ دوسالانه هم به چاپ رسید تا با این ترتیب فاصله بینش خودم با بینش یک داور را بسنجم! چندی بعد همین اثر را برای آیدین دوغان ترکیه فرستادم که آنجا دست کم برای حضور در نمایشگاه پذیرفته شد تا خوشبختانه مجبور نشوم در معیارهای هنری ام تجدید نظر کنم. آیا چنین فاصله ای را باید به حساب خستگی و عدم تمرکز داوران دوسالانه پس از قضاوت هزاران اثر بگذاریم؟
* اخیراً یکی از دوستان کاریکاتوریست با کمی تغییر در سوژه کاریکاتور فوق – که البته از کیفیت طنز تلخ موجود در اثر به مراتب هم کم کرده – کاریکاتوری کشیده که امیدوارم تا امروز آن را به دهها جشنواره داخلی وخارجی نفرستاده باشد!
* اخیراً یکی از دوستان کاریکاتوریست با کمی تغییر در سوژه کاریکاتور فوق – که البته از کیفیت طنز تلخ موجود در اثر به مراتب هم کم کرده – کاریکاتوری کشیده که امیدوارم تا امروز آن را به دهها جشنواره داخلی وخارجی نفرستاده باشد!
(برای دریافت با کیفیت تر تصویر روی آن کلیک کنید)
با شما هم عقیده ام دوست عزیز
پاسخحذفعجيبه كه نظر داورها براتون عجيبه!!بوي اين فكر آدم رو گيج ميكنه اونوقت ميخوايد شامه داورها يامافوق داورها كه شباهت عجيبي به آدم دارنداذيت نشه؟!!!
پاسخحذفپوستر تون هم اونقدر حق با اداره ارشاد بوده كه نگو.بايد روي كتاب يامي نوشتيد انار يا گوجه1 و به جاي آن ابزار زمخت عكس قشنگتري از آن اداره ميگذاشتيد با سه رنگ پرچم.نه سياه و نارنجي كه معلوم نميكنه تو سرتون چي ميگذره!!!!!!بيشتركاريكاتور و پوستر ببينيد!.
کاریکاتوری که ممکن است " کلمه سبز " را توقیف کند !
پاسخحذفپوستر زدن برای جشنواره/کار فرستادن برای همان جشنواره... جنایتی که درش شریکم!!!
پاسخحذفحيف تو كه كسي قدر تو رانميدونه - اقايون نمي دونن از كجاها برات دعوت نامه مياد
پاسخحذفمن این اثر را خیلی عریان و تقریبا کلیشه ای میبینم .آن طنز و رندی و خلاقیت و مکاشفه ای را که باید داشته باشد ندارد.قبلن نبز درباره اش حرف زده ام و بحث کردده ایم .آدم را نمیگیرد و یا به قولی باز کلیشه ای تکان نمیدهد!
پاسخحذفقضاوت و عدالت !
پاسخحذفتنگ نظرانه؟مهم نیست...شاید.ما دین خود را داریم شما نیز آیینتان را...
پاسخحذفخشم نومه.موشک را بزن
پاسخحذفسلام با یک مصاحبه خیالی به روزم[گل]
پاسخحذفhttp://deletecartoons5.blogfa.com/
ايميلتواز ياد بردم ميخام بگم قصدم شكستن دل نبود هيهات نه نبود سعي كن بخشنده باشي....تو مرا ميداني!!!..................................................................................................................................................................................................................................
پاسخحذف