چشمها را باید بست !

یکی از مهم ترین مزاحمهای خواب راحت برای انسان همان چیزی است که اغلب از زبان همدیگر می شنویم : وجدان ؛ خصلتی شگفت آور که منحصر به – اکثرـ آدمهاست و خواب و بیداریش رابطه مستقیمی با خواب و بیداری انسان دارد . زیاد شنیده ایم که برخی از وجدانهای متأسفانه بیدار همانند پشه ای مقاوم در برابر انواع حشره کشها ، مزاحم خواب هم نوعان عزیز می شوند. البته از آنجا که ما انسانها موجودات سازگاری هستیم خوشبختانه برخی از هم نوعان سرانجام توانسته اند با بریدن سر وجدان جلوی پای مصلحت برای همیشه از شر آن خلاص شوند اما هنوز کم نیستند کسانی که تا رسیدن به این نقطه راه زیادی در پیش دارند. ویروس خطرناک "وجدان بیدار" این روزها همپای آنفلوآنزای نوع آ ، در این مملکت شیوع پیدا کرده و هم وطنانی که از واکسن مصلحت اندیشی ـ که از قضا کمیاب هم نیست ـ استفاده نکرده اند را بدجوری بی خواب کرده است . از آنجا که این ویروس ، ویروس پرسر و صدایی است یکی از راههای شناخت آن ، سکوت آخر شب در رختخواب است ، زمانی که گوشهایمان از سکوت لبریز است بهترین زمان برای تشخیص وجود اوست.

* پی نوشت طولانی : از زمان انتشار خبر تجاوز به متهمان ومجرمان در زندانهای کشور مدتی می گذرد. من به صحت و سقم آن آگاهی کامل ندارم و درست نمی دانم ـ و مهم هم نیست که ـ هدف راویان این خبر چیست اما این را خوب می دانم که خفه کردن صدای آنها خفه کردن صدای وجدان یک ملت است ، وجدانی که امروز بیدارتر از گذشته است و ممکن است فردا بیدارتر از امروز هم باشد. وجدان را نمی توان و نباید فدای مصلحت کرد زیرا ارزش توجه انسانی به این مسئله به مراتب مهم تر از ارزش توجه سیاسی به آن است. روزی که پرده از حقیقت برداشته شود و ابهامها برطرف شوند روز هر چیزی که باشد یقیناً روز سکوت نیست. آن روز سکوت عین خیانت است. کسانی که امروز دستهایشان را روی چشمهایشان گذاشته اند فقط دیدن واقعیت را به تأخیر انداخته اند. فاصله آنها تا حقیقت به اندازه گشودن پلکهایشان است.
* پی نوشت کوتاه : بی تفاوتی به نظر من گاهی مترادف با بی وجدانی است.

۱۰ نظر:

  1. در مورد تحریم بخوانیدhttp://tumay.blogfa.com/

    پاسخحذف
  2. ظالم امان از بی رسانه ای! پیش از این جمهوری اسلامی هر چه قورباغه و وزغ و کلاغ داشت همه را رنگ کرده و با قیمت گزاف جای بلبل و قمری و مرغ عشق به ما انداخته بود، اما این بار گوئیا فرق می کند. نه او آن فروشنده ی قابل است و نه ما همان مشتری پاکار سابق.
    در این واویلای بی شرمی تلویزیون میلی کودتاچیان، همینکه کوس رسوایی تجاوز تا آن سوی لنده و بهمئی هم رسیده حکایتیست روشن که حضرات اگر سر مینهادند هم خوابش نمی دیدند.

    پاسخحذف
  3. کناهکاران همیشه در دادگاه وجدان خویش مبرا هستند!

    پاسخحذف
  4. midooni kheily say kardam vojdan ro tohih konam ama in rooza bad jaye khalish hes mishe...midooni daneshgah ha daran baz mishan o emtehan ha shoroo dar hali ke hanooz doostaye ma ham kelasi hamoon to zendan be sar mibaran....

    پاسخحذف
  5. بعضی از آدم بر اثر شهوت قدرت ها مسخ شده و از خود بیگانه اند . بنابراین وجدان آن ها واژگون شده است و اگر تجاوز به دیگران نکنند احساس آرامش نمی کنند . چیزی شبیه سادیسم .

    پاسخحذف
  6. سلام احسان
    به انفرادی ما هم سری بزن.
    نبی جنتی
    www.enferadee.blogspot.com

    پاسخحذف
  7. به یک سوال در وبلاگ من دعوت شدی؟

    پاسخحذف
  8. گفتم : « وقتی انقلابا توی بغل تاریخ می میرن ،

    دلت می خواد برگردی تهران ،

    حتی اگه شش ماه ساکت بوده باشی »

    گفت: « آدم باید زنش رو دوست داشته باشه ،

    حتی اگه پشت در وزارت محترم ارشاد جا بمونه ! »

    گفتم :« نه ! این رودخونه ی خودمونه ! »

    گفت :« خُب؟

    زمان جنگ ، اینجا یه کافه بود .»
    .
    .
    .
    بعد از مدتها

    وبلاگ با یک شعر تازه به روز شد

    و منتظر خوانش و نقد شماست

    به گاوخونی

    خوش آمدید

    پاسخحذف
  9. http://videofaidoos.blogspot.com/2009/09/blog-post_499.html
    سکانسی که دوست داشتی از فیلم روشنائی های شهر را در آدرس بالا ببین
    دقیقن همونی که دوست داشتی را ویرایش کردم و گذاشتم
    تشکر لازم نیست
    خواهش میکنم

    در ضمن ویدیو فیدوس وبلاگ مکمل فیدوسِ ، برای گذاشتن ویدیو و اخبار مربطوه

    پاسخحذف